راز شلیک مرگبار به پسر جوان در خانه قدیمی
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۸۳۷۶
مرد میانسال پس از مرگ پسرش با شلیک گلوله، در حالی بازداشت شد که ادعا می کند وی خودکشی کرده است.
به گزارش ایران، مدتی قبل گزارش مرگ مشکوک پسر جوانی به بازپرس موسی رضازاده اعلام شد.
بهدنبال گزارش این خبر، بازپرس جنایی به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند. با حضور در محل جسد پسر جوان در حالی که یک گلوله به گردنش اصابت کرده بود در پاگرد طبقه اول به دوم خانه قدیمی دیده میشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پدر 60 ساله وی گفت: مدتی قبل پسرم با دختر خالهاش عقد کرد اما از آنجایی که پسرم قمارباز بود و اعتیاد به مواد مخدر داشت، درنهایت دختر خالهاش از او جدا شد. از آن به بعد پسرم مدام ما و دختر خالهاش را تهدید میکرد و میگفت شما را میکشم. حتی یک اسلحه قدیمی داشت که آن را فروخت و یک سلاح جدید خریداری کرد.
او ادامه داد: روز حادثه در حال اسبابکشی بودیم که ناگهان صدای تیر از پاگرد شنیدم و خودم را که رساندم متوجه شدم پسرم خودکشی کرده است. بعد هم که با اورژانس و پلیس تماس گرفتیم.
درحالی که مرد میانسال چنین ادعایی داشت، همسر و دختر او منکر این ماجرا شدند. دختر خانواده گفت: پدرم خیلی بداخلاق است و ما جرأت نمیکردیم روی حرفش حرف بزنیم. روز حادثه در حال اسبابکشی بودیم که پدرم، برادرم را به پاگرد طبقه بالا برد و ناگهان صدایی آمد. لحظاتی بعد پدرم به تنهایی آمد و وقتی پرسیدیم صدا چه بود گفت موضوع خاصی نیست. ما هم که جرأت نداشتیم روی حرف او حرف بزنیم چیزی نگفتیم اما نیم ساعت بعد که به پاگرد طبقه اول رفتیم با جسد برادرم مواجه شدیم. پدرم گفت او خودکشی کرده و نخواسته از این ماجرا حرفی بزند تا ما ناراحت نشویم.
تحقیقات میدانی نیز حکایت از اختلاف شدید بین پدر و پسر داشت. به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران، کارشناس اسلحه برای بررسی این موضوع که تیراندازی خودزنی بوده یا دگرزنی تعیین شد. از سویی پدر خانواده به عنوان تنها مظنون این پرونده بازداشت شده و تحقیقات ادامه دارد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: تیم ملی فوتبال ایران قیمت بنزین جشنواره فیلم فجر دهه فجر راز شلیک مرگبار تیم ملی فوتبال ایران قیمت بنزین جشنواره فیلم فجر دهه فجر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۸۳۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر کیومرث پوراحمد: «پدرم خودش را نکشت ، میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید»
چند هفته پیش خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. روزنامه اعتماد به نقل از دختر کیومرث پور احمد نوشت:«ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است... .
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند.
خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است.
غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.» دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.» کانال عصر ایران در تلگرام